چقدر طول میکشه به موقع ببینمش؟
تا حالا این اتفاق براتون افتاده عزیزان؟
به سختی بالاخره خودمو راضی کردم از جام تکون بخورم.فکر میکردم با کمی جابه جا شدن میبینمش،اما ندیدمش!
بیشتر خودمو به سمت راست کشیدم تا ببینمش اما ندیدمش...
مجبور شدم از یه دست و یه پام استفاده کنم و مثل کسی که داره از زیره سیم خار دار رد میشه خودمو به جلو بکشم تا ببینمش اما بازم نشد
خودمو بازم جلو کشیدم دستم که آمادگیه این کشش رو نداشت ماهیچه ام گرفت
یهویی یه درد بدی پیچید توی دستم و منم که بالا تنه ام کاملا از تخت آویزون بود و فقط روی همون یه دستم تکیه داده بودم افتادم روی زمین از درد به خودم میپیچیدم و دستمو محکم گرفته بودم تا از دردش کمتر بشه
حالا که دیگه روی زمین وسرامیکهای سرد کف اتاق خوابیده بودم بازم نمیدیدمش...گردنمو کشیدم بالا و با پاهام خودمو به سمت بالا هل دادم!!!!بازم ندیدمش
زیر لب یه لعنت بهش گفتم و پاشنه ی راستمو محکم روی زمین فشار دادم و همزمان کمرمو کمی بلند کردم و به کمک اون خودمو بالا کشیدم
دیدمش! ساعت ٣ و 38 دقیقه ی نصفه شب بود!!!
بالاخره دیده بودمش بعد از اینکه چند تا فحش دیگه به ساعت دادم نفسمو محکم فوت کردم بیرون اومدم دوباره برگردم توی جام توی تختم و زیر پتوی گرمم که چشمم افتاد به ساعت رو میزی که از روی میز نهارخوری آورده بودمش توی اتاقم روی میز عسلیم...
فکر کنم دقیقا دلیل آوردنش هم همین جر واجر شدنهای مختلف موقع دیدن ساعتی بود که زده بودم توی حال...
یعنی کی بهش عادت میکنم؟؟؟؟؟؟؟