خونه ی بی پنجره
دلم یکم هوای برفی میخواد...نشسته باشم پشت یه میز چهار گوش چوبی که یه رومیزی سفید با حاشیه ی صورتی داشته باشه...شاید چندتا شکوفه ی ریز و صورتی گلبه ای که قلاب بافی شده هم روش دوخته شده باشه! روی میزم یه گلدون چینی با طرح یه پرستو ی مشکی که داره تنهایی پرواز میکنه باشه توشم پر باشه از گل داوودی زرد... یه ژاکت بافت درشت فیروزه ای هم روی لباس یقه اسکی سفیدم پوشیده باشم و یه جوراب شلواری تو کرک دار که جوراب های راه راه رنگی رنگیمو کشیدم روش و هر از چندگاهی یه نگاه میندازم به منگوله ی فیروزه ای رنگش که از بالای کشباف جورابم آویزون شده موهامو لخت و باز و ساده روی شونه هام و فرقم را کج باز کرده باشم دوتا گل سر بشکن نشکن هم زده باشم به د...
نویسنده :
تنبل
17:25