منو بارون
سلام احتمالا شماهم متوجه شدید که دیروز بعد از چند روز هوای آفتابی و گرم یه دفعه هوا بارونی شد؟ اینجانب در اون روز عزیز وقت آرایشگاه داشتم صب که نه! نزدیک ظهر از خواب بیدار شدم با چشمای نیمه باز رفتم توی آشپزخونه خوب طبیعتا به دلیل علاقه ای که به بارون دارم خیلی هیجان زده شدم و این هیجان باعث شد حتا نهار رو به صورت ایستاده کنار پنجره همراه با یه ژسته روشنفکرانه میل کنم و خدارا بسیار سپاس بگم. ولی همه ی اینا فقط تا زمانی ادامه داشت که پامو از خونه بیرون نذاشته بودم،به محض خوردن هوای سرد به تنم و شر شر بارون روی سرم ترجیح دادم برگردم به منزل و از همون پشت پنجره شکر نعمت به جای بیارم که بدلیل وقت قبلی نشد وچاره ای نداشتم که هما...
نویسنده :
تنبل
15:23