شایعه
اعتراف میکنم...اینکه به تو فکر میکنم...به تو و به اینکه میای یا نه! شاید تو تنها کسی باشی که بدون اینکه دیده باشمت انتظارت رو میکشم و بدون اینکه رفته باشی منتظرم بیای گاهی... منظورم این نیست که سالهاست منتظر توام و اینکه هر روز دارم در هوای نبودنت بال بال میزنم و کلی نذر نیاز کردم که بیای و نیومدی!!!نه...حتا هنوزم که هنوزه خودمو آماده پذیرشت نمیبینم ،اما نمیتونم فکر تو و لذت داشتنت نباشم! میای توی فکرم گاهی! و با اون کفشای سوت سوتیت روی اعصابمم تاتی تاتی میکنی! شب ها همینطور که دارم وب گردی میکنم و بیخیال پامو گذاشتم لب میز بهت فکر میکنم. وقتی دارم موزیک گوش میدم و گاها باهاش زمزمه هم میکنم...وقتایی که بدون سفره جلوی تلو...
نویسنده :
تنبل
4:46